پندار نیک
بنام خدا
چند شب قبل، جلسه ای با بعضی دوستان داشتیم برای نقد یک فیلم. وقتی نوبت به صحبت من شد، پیش خودم فکر کردم شاید نظر من در چارچوب یک نقد استاندارد نگنجد، بنابراین قبل از شروع، گفتم : خواهش میکنم وقتی نظر مرا می شنوید، مانند جاهلان به من نگاه نکنید و ... و بعد نظرم را گفتم...
فردای آن روز ، به ناگاه این نکته به ذهنم خورد که نکند از جملهای که من گفتهام، منظور دیگری برداشت شدهباشد؟ هر چند هیچ کلام یا برخوردی که نشان دهنده این سوءبرداشت باشد، ازدوستانم ندیدم. من گفتم: مانند جاهلان به من ننگرید، منظورم همان "نگه نکردن عاقل اندر سفیه" بود، اما از جملهی من میشد اینگونه هم برداشت کرد که : مثل آدمهایی که جاهلاند، به من نگاه نکنید!
...
اینها را گفتم، چون حس میکنم، بسیاری از ما، در بسیار از اوقات، در انواع و اقسام سوءبرداشت ها گرفتار میشویم. بی آنکه خود بخواهیم، گاه جملات و کلماتی که بکار میبریم، معانی و برداشتهائی، متفاوت از آنچه منظور ماست، پیدا میکند.
این سوءبرداشتها در فضای اینترنت، خصوصاً در چتها، وبلاگها، پیامرسان و دیگر شبکههای اجتماعی، که طرفین یکدیگر را نمیبینند و از حالت صورت گوینده و لحن کلام گوینده بی خبرند، بسیار بیشتر رخ می دهد و خود بنده بارها در فضای پارسی بلاگ شاهد آن بودهام و حتی دچار آن هم شدهام.
چه خوبست، همانگونه که بزرگان آئینی ما، سفارش نمودهاند، همیشه سعی کنیم در مواجهه با سخنان و برخوردهای دوستان، تا میشود، کارهای آنها را درست و مطلوب بدانیم و بشماریم.