کدوم گفتگو، کدوم تمدن؟
بنام خدا
یکی دو هفته ای است که معمولاً هر روز چشمم به این کاریکاتورهای شرم آور می افتد. دیروز اما، یکی جدید دیدم که دیگر تحمل پذیر نبود. ای کاش آنقدر عاشق بودم، تا آنقدر بر سر و صورت خود بکوبم که...
به حضرت حق پناه می بریم از شرور آخر الزمان.
من یقین دارم بشریت، ازاین یکی، نمی تواند قِصِر در برود.
اهانت به محور جهان آفرینش؟ به شاه سریر لولاک لما خلقت الافلاک؟
پیش بینی می کنم آنچنان تاوانی پس بدهند این روسیاهان ابدی، که در حافظه تاریخ یادگار بماند.
آدم ها تحمل کنند، کائنات کی می توانند تاب بیاورند؟ زمین و زمان اگر بر محور رحمت رحمانیه و غلبه آن بر غضب الهی نمی گشت که تاحال متلاشی شده بود.
خداوند متعال در قرآن کریم در جائی که درباره نسبت فرزندی دادن به حضرت عیسی سخن می گوید می فرماید "کَبُرَت کلمه تخرج من افواههم (کهف-5)"
بزرگ است کلمه ای که از دهانشان خارج می شود
دقت کنیم که خدا، می گوید بزرگ است، آنهم به کلامی که به زعم ما، آنرا باد می برد. بعضی کارها خیلی بزرگ هستند. خیلی بزرگتر از آنچه ما درک کنیم و تصور کنیم.
راستش حالا دیگه از اینها احمق تر در جهان نمی شناسم. بازی با عواطف یک ونیم میلیارد مسلمان و بعد هم پافشاری مقامات سیاسی دیگر کشورها و ادامه و حتی گسترش انتشار کاریکاتورها؟ ما که می دانیم کینه و نفرت آنها از اسلام حد ندارد، اما عقل هم خوب چیزی است.اینها اینهمه منافع دارند در کشورهای اسلامی. یعنی اینقدر حالیشون نمیشه که اینجوری
خودشان را مفتضح و منفور می کنند؟ احترام به پیامبر اسلام که دیگه ربطی به مسائل سیاسی و هم پیمان بودن یا نبودن کشورها با آمریکا و اروپا ندارد. هر مسلمان غیور، هر جای دنیا که باشد، حتی کارمند خود سازمان ملل و کاخ سفید، حتی کسی مثل محمد البرادعی قلبش نسبت به این عمل متنفر می شود، حتی اگر نتواند و یا جرات نکند ابراز کند.
شاید هم باید بگوییم ، بیچاره ها دست خودشان نیست :
"ختم الله علی قلوبهم وعلی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه (بقره-7)"
خداوند بر دلها، گوشها و چشمهاشان پرده ای افکنده.
این قضیه یک درس دیگر هم دارد برای بعضی از ما که فکر میکنیم دنیا اهل مذاکره است و تعامل و گفتگو و اینجور حرفهای متمدنانه. کدوم گفتگو؟ کدوم دیالوگ فرهنگها و تمدنها؟ گفتگو در دنیای قدرت مدار امروز، یک دروغ بزرگ بیش نیست.
وقتی حداقل شرایط لازم برای پشت یک میز نشستن دو تمدن، یعنی احترام گذاشتن به همدیگر حتی در کمترین مقدار ممکنش رعایت نمیشه، تا جائی که اکثر دولتهای اروپائی و آمریکا تلویحاً و یا تصریحاً ازین حرکت آن هم با عنوان آزادی بیان حمایت کرده اند، خدائیش آقای خاتمی روش میشه، به خودش اجازه میده با اینا بنشینه و دم از تعامل و گفتگوی تمدنها بزنه؟
من به آقای خاتمی پیشنهاد می کنم اولاً به نشانه اعتراض نسبت به حمایت سران کشورهای اروپائی از چاپ کاریکاتورها، از مسئولیت موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها استعفا بدهند، ثانیاً یک نامه سرگشاده برای سران کشورهای اروپائی که اینقدر برای نظریه ایشون بَه بَه و چَه چَه کردند بنویسند و بگویند پس چی شد؟ این بود اون حمایتی که شماها کردید از گفتگوی تمدنها؟ دیگه ازین بدتر میشد به فرهنگ و تمدن اسلام اهانت بشه و شما ها هم حمایت کنید؟
و اما دو تا مطلب :
اول اینکه امروز روز والنتاین هم هست. بر اهل محبت، اونائی که عشقشان هوس نیست، مبارک باشه.
دوم اینکه فردا، چهارشنبه 26 بهمن اختتامیه جشنواره کاغذهای شیشه ای است، در فرهنگسرای انقلاب واقع در خیابان نواب، خیابان کمیل شرقی. از 5/8 صبح شروع میشه تا 5/12 سه تا کارگاه وبلاگ نویسی داره و بعد هم نماز و نهاره. از 5/2 عصر تا 5/5 مراسم اختتامیه است با سخنرانی وزیر ارشاد(آنطوری که گفته اند البته). من هم ایشالا قصد دارم در مراسم عصر شرکت کنم.