سلام به مدير مدبر
آقا من ميگم زياد دلتون براي خدا نسوزه!
شايد اين حرفم بد به نظر بياد ولي اين منطقيه
آه داره روزگار به سر ميرسه
چه زود دير شد!
راستي منو يادتون مياد خفن سرا!
كه تبديل شد كفن سرا
راستي من يكي دوبار خودكشي كردم
اي حال داد كه نگو
يه بارم مردم و وحشت رو به معناي واقعي فهميدم
آه چقدر سخته مجازات با طناب اعدام
وقتي حلقوم رو فشار ميده نزديكه محتويات انسان از دهانش بياد بيرون
كم كم داريم به لحظه ظهور يعني سخن گفتن دو سخنگوي خداوند در مكاشفات نزديك ميشويم
هاها چه حالي ميده مجازات ستمگر جماعت!
اونم با شمشيرهاي خداوندي
آه خداي من به من چه وعده نيكويي دادي!
راستي هر كس فهميد نام وبلاگم چيه من خيلي مخلصشم
سلامت باشيد