سلام
خيلي دلم ميخواهد همه چيز را هميشه ساده ببينم و ساده معرفي كنم.
اما شايد هميشه به اين سادگي نباشد. همهي نوشتهها رقم نميخورند كه بمانند، برخي كاركرد مقطعي دارند و برخي بايد بمانند و آنها هم كه بايد بمانند اگر نگارندهاش دانست كه ره به خطا رفته است شايسته است كه امحايشان كند و شايد از همين رو بود كه يك جوان هنرمند روشنفكر هر چه خلق كرده بود در گوني ريخت و آتش زد و حركت كه از نو آغازيد شد سيد شهيدان اهل قلم.
نميخواهم بگويم مثل امير عباس اگر گاهي حذف ميكند سيد مرتضاست، نه؛ اما ميخواهم بگويم هميشه قضايا آن گونه ساده نيست كه مدير گفته است.
بنده هم خيلي وقتها مينويسم كه بماند و مثلا اگر روايت فجر در پارسي بلاگ زماني غير قابل دسترس است، با اينكه نوشتهها صرفاً در نت ثبت نشده، اما تمام مطالب در بلاگفا قابل رويت است. اما گاهي يك نوشته يك پيام محدود و مقطعي دارد، پس چه باك اگر چندي بعد پاك شود؟ مثل همين كامنت كه اگر گران نبود و عمومي شد، اگر بعدها پاك شود به كجاي چرخ هستي برميخورد؟ اگر نوشته هم نميشد به جايي برنميخورد! اين قدر هست كه نشان ميدهد كسي يادداشت شما را خوانده و در هامش آن چيزكي گفته تا شما دست كم نگاهي بيندازيد. بقيهاش سود خالص است.
چرا امير عباس اين طوري است؟ به قول شما الله اعلم.
يا علي.