• وبلاگ : مدير پارسي بلاگ
  • يادداشت : قدر در قدر
  • نظرات : 16 خصوصي ، 48 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام مدير محترم

    حال و احوال شما خوبه كه ؟

    من توي وبلاگم مطالب خودم را معمولا مي گذارم

    يكيش هم كه انتظار داشتم انتخاب بشه اين بود: يك داستان كوتاه واقعي آيا نمي دانند كه خدا دارد مي بيند؟

    اين ماجراي چوپاني است كه در چند قدمي ما در آبادي ما زندگي مي كند

    و يك ماجراي هزار درصد! و اقعي است كه از كنار آن به راحتي گذشته ايد

    مي دانم كه شما هم گرفتاري هاي زيادي داريد اما دلم مي خواهد كه حتما يكبار هم برويد و با حوصله اين مطلب را بخوانيد

    حتي اگر لايق ندانستيد كه در منتخبين وبلاگ بگذاريد ، شايد مايل شويد كه در مطالب منتخب خود در سي دي اي كه هر سال منتشر

    مي شود بگذاريد ... هدف من از اين كار كمك به همنوع است و معرفي دستان آلوده اي كه امكانات اوليه زندگي را - خوراك ، پوشاك و مسكن - را از يك انسان ديگر دريغ كرده اند آنهم در قرن بيست و يكم و در عصر آزاديهاي مدني و غير مدني

    ... او فكر مي كرد شايد خدا هم او را فراموش كرده است....

    به اميد حضور شما در وبلاگ من

    با تشكر از مدير محترم اصغر شول