مدير عزيز مي دوني من مسائل و چه جوري تشخيص ميدم؟
وقتي ساعت 11 شب زني رو ميبينم که داره ميوه هاي پوسيده ي ميوه فروشي ها رو تو خفا جمع ميکنهوقتي زني رو ميبينم که حاضره براي گرفتن چند هزار تومان تنش و بهت بفروشه تا پول اعتيادش در بيادوقتي بچه هاي کوچيکي رو ميبينم که به بلوغ زود رس رسيدن و عقده هاي جنسي توشون بيداد ميکنهوقتي جوانايي رو ميبينم که به ايندشون هيچ اميدي ندارن و خودشون و با شيشه و کرک آروم ميکننوقتي آدمايي رو ميبينم که هيچ لياقتي ندارن اما تو گروه مديران کشور هستنوقتي ميبينم که يک نظام سياسي مضحک دين شريف اسلام و بين مردم لگد مال کردهوقتي ...
مدير عزيز من وقتي اينارو ميبينم مي تونم مسائل و تشخيص بدم اما چاره اي ندارم و نداريم جز سکوت؛آخرين سنگر سکوته ...
