• وبلاگ : مدير پارسي بلاگ
  • يادداشت : من وكيلم...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 23 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا

    سلام عليكم

    اميدوارم از پرحرفي و روده درازي من خسته نشويد. من هيچ قصدي ندارم جز عرض ارادت. اما چند نكته در ادامه گفتمان:

    1. به نظر من تفكيك شخصيت حقيقي و حقوقي در طنز و انتقاد كارگشا نيست. به هر حال وقتي گفته مي شود، رئيس جمهور چنان كرد، اين به شخصي حقيقي انصراف دارد.

    2. اگر خبري توسط رسانه هاي گروهي منتشر شده و علني شده است و به اصطلاح عيب كسي يا جمعي آشكار شده باشد، ما بايد به نحوي كه اشاعه فحشا نباشد و موجب آبرو ريزي مؤمن نگردد و با طي مراحل امر به معروف و نهي از منكر انتقاد كنيم. اما طنزپردازي و مسخره كردن وجه شرعي ندارد.

    3. طنز آن گونه كه تعريف كرده اند، مانند سگ است كه به هيچ آبي پاك نمي شود. در تعريف طنز آورده اند: «طنز واژه اي عربي است و در واژه به معناي مسخره کردن، طعنه زدن، عيب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسي سخن گفتن است.»(منبع). بنابراين ما طنز سالم ناظر به برادران ديني نداريم؛ اما ناظر به كافران لجوج آن هم منوط به برخورداري از يك فائده عقلائي داريم؛ چنان كه در قرآن كساني خر و سگ خوانده شده اند. اما در عين حال گفته شده است كه اگر طنز موجب شود كه آنان نيز مقدسات ما را به سخريه بگيرند، طنزپردازي درباره كافران لجوج نيز حرام است.

    4. طنز ناظر به شخصيت حقوقي مستلزم مسخره كردن فرد است يا جمع و در هر دو حال درست نيست. در قرآن آمده است كه نبايد گروهي گروه ديگر را مسخره كند. وقتي گفته شود، دولت يا مجلس و يا مانند آنها چنان كردند، اين به يك جمع معيني بر مي گردد و مسخره كردن آنان درست نيست.

    پوزش مي خواهم.

    پاسخ

    سلام. از شما صميمانه متشکرم. روي فرمايشاتتان فکر خواهم کرد. ممنون. ياعلي.