• وبلاگ : مدير پارسي بلاگ
  • يادداشت : رسم محبان
  • نظرات : 30 خصوصي ، 24 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سر و صورتش را کاملا خيس کرده بود تا خوابش نبرد. صداي سين‌هايش در حجره مي‌پيچيد. يک‌دو بار هم‌حجره‌اي‌هايش از زير پتو سرشان را بيرون آورده بودند و شبهي که در سياهي حجره دولا و راست مي‌شد نگاه کرده بودن؛معروف بود به خواب‌آلودگي. به قول بچه‌ها توپ هم از خواب بيدارش نمي‌کرد.

    چشم‌هايش بسته مي‌شد و باز بازشان مي‌کرد. سجده که مي‌رفت زياد طولش نمي‌داد. مي‌ترسيد خوابش ببرد و نمازش باطل شود. هما‌ن‌طور با بدن ول و سر کج ده رکعت را خواند. مطمئن نبود که همه‌ي حمد و سوره‌ها را کامل خوانده است يا نه...

    بقيه‌اش توي وبلاگم هست!

    جاري باشيد...