چو در بستر به خواب ناز بودم لبالب از سبوي راز بودمامان از دست حامد، نفله ام کرد چو سوي مرغ لاري زد يکي سنگ
واي بر مدير دفتر توسعه وبلاگ ديني كه اين چنين از خواب خود به صورت اختلاط حرف مي زند !!
و حتي در بيت دوم اين چنين بي پروا صحبت از مرغ مي نمايد .