پيام

سيدمحمدرضا فخري
88/3/30

+ هر کس غم دين دارد و هر کس غم دنيا / بعد از غم رويت، غم بيهوده خورانند (سعدي)

سيد محمد حسن مخبر-2 88/8/13

آقاي مدير عزيز حرفهاي سخت سخت مي گذاريد ؟ ما هم كه اين چيه كلاس شعر چقدر داريم

جناب سعدي بد نيست رويت مي فرمودند ، در همين دنيا را عرض مي كنم ، كه راهش را دين نشان مي دهد ، رونمايش دينداريست

بعلاوه همين فرمايش ايشان از مقوله ي ديني است ، حالا دين غم خوردن فقط ؟ يا ... ؟ بماند

مثلا ، بلكه غم امام داشتن ، كه اميدوارم امامتش را به جناب سعدي نداده باشيم

بقول امام حسن ثاني عليه السلام : بدترين يتيم يتيم سياسي است ، يعني امام نداشتن ، رهبر نداشتن ، سرپرست نداشتن ...

جناب استاد. نسبت غم رويش، به غم دين و دنيا، عموم و خصوص مطلق ، آنهم چه مطلقي، اطلاقٌ ليس فوقه اطلاق اگر باشد چه؟

به نظر نمياد منظور سعدي عموم و خصوص مطلق باشه. انگار تباين داره.

بله مدير عزيزمان ، ولي دنيا هم نمايشگاه رويش مي باشد چه رسد آخرش كه در سايه دين پيداست ، كه سعدي رهنمايش نيست ، يعني براي بنده كه نيست ، شيخ اجل ما ديگريست .

حتي در اينجا كه ما پيرو شماييم و حرف شما فصل الخطاب است .

چراكه مشروعيتش براي ماست ، البته نه با راي گيري و تن دادن به راي اكثريت ، يا اين چيه دمكراسي يا بومي شده اش مردم سالاري و اسلامي شده اش مردم سالاري ديني .

بلكه با راي بنده براي بنده ولو كره الكافرونش ، يعني انكار كنندگان مديريت شما

بشرح ايضا راي خانه خانواده ، مسجد محل و جمعه ي شهر و ديارمان ايران و قبله ي برپاكنندگان نماز كه خدايش بيامرزد ، چراكه هرچه نماز مي بينم رو به جامعه ي مدني است و قبله اش هم سازمان ملل

فقط مي ماند همان كه امام حسن ثاني عليه السلام براي دوره ي زمان غيبت امر فرموده ، يعني نماز فرادي و گوش شيطان كر جماعت خانوادگي در خانه .

باميد بانگ اذان مسجد محلمان براي برپايي نماز جماعت در محل و ان شاءالله بعدش هم جمعه ... ، به امامت شيخ اجلش كه تكيه به خانه ي خدا مي دهد و بانگ ...

كه اين برنامه ي دراز مدت ماست و فعلا در فكر مسجد محليم بحول و قوه ي الهي تا ببينيم اهالي محل چه برنامه ي كوتاه مدت و بلند مدت دارند د برابر اين برنامه ؟

حالا كجا ببينيم ؟ فعلا مسئله اينست

ما مي گوييم مسجد محل ، ونه مسجد محل زير مجموعه ي نهادي ديگر جز جمعه ي شهر و ديارمان ايران ، مثل مثلا زيرمجموعه ي امور مساجد و از اين حرفهاي جامعه ي مدني كه تاكنون كه كارامدي نداشته اند .

ببخشيد مدير جان به شما نمي گفتم به كي مي گفتم اينها را كه در سينه حبس شده ، كدام گوش ؟ كدام چاه ؟

و عبارات فوق بحثي است ميان آقاي احمد علي يزدي و آقاي احمد علي يزدي. مراقب باشيد شايد به دعوا و كتك كاري هم بيانجامد

فرمايشتان متين، جناب استاد يزدي.

دقيقا حاميان گفتمان امام و انقلاب گرامي ، اميدوارم كه مراقب باشند ، خودم و خودم را عرض مي كنم . واما مدير عزيز ، هيچ كس نداند خودم مي دانم كه شاگردم يعني بادم نمي آيد كه در حال يادگيري نبوده باشم ، ممنون از اين درس شما هم ، بزرگواري را عرض مي كنم

ممنونم جناب سبز پوش. خدا رو شکر، خوبيم همه. شما خوبيد ايشالا ؟

انشاءالله ، مهم اينست كه در اينجا كه تحت مديريت شماست خوب باشند كه به نظر چنين مي آيد ، يعني از برخورد شما با ايشان فهميده مي شود . الحمدلله

چراكه هر غمي كه داشته باشند جدا از غم شما نيست ، چراكه همه يك غم داريم ، الحمدلله رب العالمين كه درنماز مي گوييم يعني همين كه شامل غم سعدي عليه الرحمه هم مي شود .

يادم مي آيد كه امام داشتند تفسيرش مي كردند كه ناتمام ماند .

خلاصه اميدوارم كه مديريت شما سرمشق مديراني باشد كه تحت امرشان ! را به عناويني كه نمي خواهم بر زبان بياورم از 85 در درصدشان هم كم مي كنند چه رسد به 100 در صدي كه در الحمد لله آمده .

به اميد هاله ي نور 100 در صدي كه جريان دارد و بتوان گفت : يا مهدي ادركني

جناب استاد. بنده که يک چائي بيار بيشتر نيستم. مهم چائي خورها هستند و بحثهائي که قبل و بعد از چائي در ميگيره.

در خادم بودنتان شكي نيست و جاي افتخار دارد برايتان خدمت به مردمتان در اينجا .

مسئله شاكر بودن بنده است ؟

ما که از شما جز لطف نديديم.