يك روز: شايد يك روز كه آفتاب گيسوي نقره اي دماوند پير را نوازش مي كند؛ در يك غريو تند باراني ؛ در يك نسيم نوازشگر بهار؛ يك روز : شايد؛ همراه پرواز پرستوي عاشقي ؛ واژه لبخند به سرزمين سوخته من بازگردد؛ اميد كوبه در را بفشارد؛ و سپيدي جاي تمامي اين سياهي ها را پر كند ؛ آن روز بر مردگان نيز ؛ سياه نخواهم پوشيد ؛ حتي بر عزيز ترينشان ، سخت در انتظار آن روز هستم ... /سلام و وقت بخير اميدوارم که لحظه هاي خوبي را داشته باشيد...جدا ممنونم كه اينقدر لطف داريد و تشريف مياريد به وب من اينجور كه معلومه شما ازون مديرهاي كه خودشون و ميگيرندو كلاس ميذارن نيستيد يه ادم محترم و باحال و دوست داشتني هستيد...مرسي ازينكه تشريف اورديد و جواب داديد...پس منتظر ميمونيم تا مشكل كوچك پارسي بلاگ حل بشه فقط اي كاش راجب شناسنامه هم جواب ميداديد كه چرا در مديريت وقتي ميخوام وارد مشخصاتم بشم ارور ميده...مرسي موفق باشي
« دوست آن باشد که گيرد دست دوست » دست من عمريست در اين جستجوست. « رشته اي بر گردنم افکنده دوست » جاي دستم رشته هه(!) در دست اوست . من نمي دانم حبيبم يا اسير . رشته را بگذار و دستم را بگير. دوست آن باشد که گيرد دست دوست. دست چپ يا راست هر يک ميل اوست ! //سلام..حالتون خوبه؟؟خسته نباشيد...اميدوارم که لحظه هاي خوبي رو داشته باشيد .من بازهم مشكلم و عرض ميكنم...من ميخوام وارد مشخصات خودم بشم در مديريت منظورم همون شناسنامه هستش ارور ميده.واينكه بعضي از دوستان من گفتند كه وقتي كه ميخواند نظر يا پياموشن بفرستند و كد رو هم وارد ميكنند ارور ميده..و يا نوشته هارو ثبت نميكنه و مجدد صفحه رو از نو مياره...ممنونم كه لطف كرديد و تشريف اورديد اميدوارم كه جواب هم بديد...يا حق موفق باشيد
سلام!خسته نباشيد. توي وبلاگ شما سيستم آرشيو چه طوريه؟ چه تگي رو بايد براي آرشيو مطالب بذاريم. توي توضيحات هم چيزي نديدم.همينطور براي لينك مستقيم به يك مطلب هم تگي پيشبيني نكرديد!
من در حال ويرايش قالب وبلاگم هستم. اگه ميشه زودتر جواب بديد. در ضمن به زودي هم يك قالب آماده ميكنم كه توي قسمت قالبهاي وبلاگتون بذاريد.
البته الان به خودتون زحمت نديد كه وبلاگ من رو ببينيد چون مطلبي توش نيست!
اين ايدتورتون هم بعضي موقعها قاطي ميكنه! وقتي كه اين علامته روي فارسي هست، حروف فارسي و انگليسي رو با هم ميزنه يعني با فشار دادن يك كليد، يه حرف فارسي و يك حرف انگليسي تايپ ميكنه! :(