شيطان در کپنهاگ
در پاسخ به توهين برخي جرايد اروپايي به نبي مکرّم اسلام(ص)
آن شنيدستم که شيطـــــان لعيــــــــن با خــــودش مي گفت يکشب اينچنين:
بسکه شيطان زاد ازجـــوروفســـــاد اينزمــــان گشته است بازارم کســاد!
اينطرف "بوش" آمده مــــا را رقيب آن طرفتـــــــــر صهيونيست نانجيب!
جملگي با شيطنت هـاي خفـــــــــن! گشته اند استـــــاد مــن در فوت وفن!
من به خــــــود بايد دهم قدري تکان بگذرم از خيـــــل شيطان زادگــــــان!
رفت و از دجّال خر را قرض کرد! درگمـــــــان خويش طيّ الارض کرد!
تا خرش را در اروپــــا پارک کرد! رو به ســـوي کشـــــوردانمارک کرد!
يافت آنجـــا يک گـــــــــروه نابکار! ظاهراً انســــان ودر باطن حمــــــار!
عـدّه اي گمــــــــــــــراه از روزازل جملـه "کالاَنعام"..نه..."بَل هُم اَضَـل"!
چونکه شيطان رفت تـــوي جلدشان يافت آنجــــــــا از رقيبانش نشـــــــان
ديد کــــــه يک ساعت از او زودتر گشته اند آنجــــــــــــا رقيبان مستقر!
يکسوآمريکا و يکســــو صهيونيست گفت با خود :جز تعامل چــاره نيست!
گفت: ياران بنـــــده را مـــاوا دهيد! &n