• وبلاگ : مدير پارسي بلاگ
  • يادداشت : كبوتران سوخته...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    پنجره اي گشاده كو تا فرياد كنم ترا..::>
    كو آن روزنه روشنايي تا دزديده در آن ::>
    تمام آسمان آبي را به تماشا بنشينم.؛::>
    كو آن دريجه اي كه بتوانم تمام تو را ببينم.::>
    و در سايه سار زيبايت سرشار گردم.؛::>
    بر كدام بستر كه سبزتر از روياست.خانه داري::>
    .از ارتفاع كدام قله دور و بنفش كو.؛::>
    داد محبت سر دادي..تا موج موج.آبي دريا را ::>
    .به اميد دامن پاك و با شكوهت رها كنم.؛::>
    بر بلنداي كدام درخت روشنايي.

    گلبرگ مهرباني را نزد خود اسير داري.؛::>
    بگشا بروي من پنجره اي زه باغ فردا ::>
    .اين كام خشك و كويري را قطره اي بنوشان؛::>
    كه در تو طلوعي ست.::>
    كه مرا به خورشيد هاي بر نيامد مي برد.؛ ::>
    آنجا كه هر چراغ .

    پنجره را از انتظار لبريز مي كند.؟ ::>

    روحت شاد سزار دل ما..و

    اسمان در زير بال و پرت

    خوشا به حال انهايي كه دوستشان داشتي؟؟

    كمترين همه صمد

    تا ديداري سرشار باشيد از تندرستي و سلامتي

    يا علي