سلام . ممنون از رسيدگيتون . به هر حال از توجهتون ممنونم . موفق باشيد

سلام . من در مورد اين برنامه جديدي كه پياده كرديد كه هر روز بيشتر از يه يادداشت نميشه پست كرد انتقاد كرده بودم . همين . حالا شما اگر دوست داريد جواب بديد . اگر هم نه كه هيچ . خداحاظتون

با سلام

به اطلاع مي رساند وبلاگ انجمن شعرا و نويسندگان دانشجو ي دانشگاه زابل آغاز بكار نموده است. به اين وسيله از شمادوست عزيز دعوت مي شود در صورت تمايل سري به اين وبلاگ زده و مارا از نظرخود مطلع نمائيد. اين وبلاگ آماده همكاري با همه وبلاگ نويسان عزيز در همه زمينه ها من جمله تبادل لينك و لوگو مي باشد.

با آرزوي موفقيت روز افزون

انجمن ادبي دانشگاه زابل

سلام اقاي مدير اومدم دعوتتون كنم تو يه كار گروهي خير

شركت كنيد ...امدنتون خوشحالم ميكنه البته دست خالي برنميگرديد قول ميدم :)

اقاي مدير!خسته نباشيد!

ميخواستم بدونم چرا كامنت هاي قبلي منو حذفش كرديد!!!!

سلام

ايشالا كه حالتون حسابي خوبه

نمي‏دونم اين پيام ها رو ميخونيد يا نه!

اما امروز يه خبر براتون دارم

يه خورده هم خبر بديه

يه سر به اين ادرس بزنيد، خودتون مي‏فهميد

www.parsiblog.ir

شايد هم خودتون خبر داشته باشين

اما اينا اومده‏ن اسم پارسي‏بلاگ رو دزديده‏ن.

ياعلي

دعاى روز ششم

اللهم لاتخذلني فيه بتعرٌض معصيتك و لا تضربني بسياط نقماتك و زحزحني فيه من موجبات سخطك بمنك و أياديك يا منتهى رغبة الراغبين.

پروردگارا در اين روز مرا بواسطه معصيت خود، خوار مفرما و از تازيانه عذابت و موجبات غضبت دور فرما بحق احسانت اى منتهاى آرزوى آرزومندان.

سلام . عجب . پس به جاي جواب منطقي كامنتم رو پاك مي كنيد ؟ بنده كه توهيني نكردم كه بخوايد پاك كنيد . انتقاد پذير باشيد آقا . دوست هم نداريد جواب نديد . اما پاك كردنش كمي شخصيت شما رو خدشه دار ميكنه . قربون شما مدير .

به نام او كه هر چه كرديم به چشم كرمش زيبا بود

فرارسيدن ماه نزول بركات ، ماه غفران خداوندي و ماه ضيافت الهي بر عاشقان اين بزم مبارك باد.

التماس دعا

سلام جناب آقاي مدير .

نماز و روزتون قبول باشه انشاءالله

واقعا زحمات زيادي مي كشين شما . اميدوارم هميشه و هر زماني موفق و هميشه خندون باشين

يا علي

سلام

او، سرآغاز جوي‏بارهاي سيراب از نور!

صداي بال‏هاي مَلَك را بر فراز چشمان‏تان مي‏شنويد؟
آه! بال‏هاي فرشتگانِ عاشق، كه وجودشان را مي‏خواهند فداي بنده‏اي خدايي كنند، مي‏بينيد؟
لحظه‏اي بيش تا آغاز بال‏گشودن فرشتگانِ آمده از سراي يار نمانده است.

بايد شتاب كرد...

اما...
چگونه بايد به پيش‏واز گل‏هاي سپيد و شايد سرخِ آسماني رفت؟!

چشمانم را بستم...
شما نيز! آري ببنديد...
چاره‏اي نيست جز اين...

واااااااااي!
بال‏هاي فرشتگان نرم‏خويِ فرستاده از جانب دوست را لمس مي‏كنيد؟

آري...
باز كنيد...
چشمان‏تان را مي‏گويم...

تمام شد...
انتظار را مي‏گويم...
كوله‏بارهاي‏تان را از بوي ديگران بزداييد و پر از عطر او كنيد...
رسيديم...

سفره گسترده مهرباني و بخشندگي ديار لب‏ريز از روزهاي‏خدا...

بار بيندازيد و دست‏ها را بشوييد و نگاه‏تان را بر سفره بدوزيد و ...

ياعلي