_سلام.
_ ميشه لطفا منو راهنمايي کنيد وبگي چرا در صفحه مديريت خانگي وبلاگ من قسمت ارسال يادداشت جديد حذف شده و ن چکار يبايد انجام بدم؟
سلام
«... يک نفر پيدا ميشود دربارهى مردمى که در اسرائيل زندگى ميکنند، اظهار نظرى ميکند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اينى که گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛ حرف غيرمنطقىاى است. مگر مردم اسرائيل کىهايند؟ همان کسانى هستند که غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مزرعه، غصب تجارت به وسيلهى همينها دارد انجام ميگيرد. سياهىِ لشگرِ عناصر صهيونيسم، همينهايند. نميشود ملت مسلمان نسبت به افرادى که اينجور عامل دست دشمنان اساسى دنياى اسلام هستند، بىتفاوت باشد. نه، ما با يهودىها هيچ مشکلى نداريم، با مسيحىها هيچ مشکلى نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشکلى نداريم؛ اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا؛ مشکل داريم. غاصب هم فقط رژيم صهيونيستى نيست. اين موضع نظام است، اين موضع انقلاب است، موضع مردم است. حالا کسى حرف اشتباهى ميزند، عکسالعملهائى هم در مقابل آن نشان داده ميشود. خوب، مسئله را بايد تمام کرد. اين که يک روز يک نفر از اين طرف بگويد، يکى از آن طرف بگويد، يکى اينجور استدلال کند، يکى از آن طرف حرف بزند، درست نيست. اين التهابآفرينى است. حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهورى اسلامى هم اين نيست. اين با کشورهاى ديگر فرق ميکند که مردمش روى سرزمين غصبىاى ننشستند. شهرکهاى يهودىنشين، امروز به وسيلهى همين مردمى که گفته ميشود مردم اسرائيل هستند و به وسيلهى همينها پر شده؛ همينهايند که دولت جعلى صهيونيست، اينها را مسلح کرده است عليه مردم مسلمان فلسطينى، که فلسطينىها جرأت نکنند نزديک اين شهرکها بشوند. خوب، اين حرف خطائى بود، حرف درستى نبود. اين را نبايد وسيلهى التهاب قرار داد. من خواهش ميکنم از همه، اينجور مسائل کوچک و مسائل جزئى را - حرفى که بر زبان کسى جارى ميشود؛ مطلبى گفته ميشود - وسيلهاى قرار ندهند براى اينکه مدتى جريانسازى و مسئلهآفرينى در سرتاسر کشور بشود؛ يک عده مخالف، يک عده موافق، سر قضيهاى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد.
يک چيز ديگرى که اين روزها انسان مشاهده ميکند - که اين را هم ميخواهم بخصوص از نخبگان خواهش کنم که توجه کنند - قضاوتهاى دربارهى مسائل دولت و کارهاى دولت است. البته اين از آثار نزديک شدن به دورهى انتخابات است؛ با اينکه خيلى هم نزديک نيست و ما حدود نه ماه هنوز تا انتخابات فاصله داريم، اما خاصيت انتخابات اين است که عناصر، فعال ميشوند؛ حرف ميزنند. خوب، حرف بزنند. حالا در باب انتخابات حرفهاى گفتنىِ متعددى هست که انشاءاللَّه در وقت خودش، در فرصت مناسب خودش، آنها را به ملت عزيزمان عرض خواهيم کرد؛ حالا هنوز زود است. ليکن انسان احساس ميکند که در بين آنچه که امروز گفته ميشود، بىانصافىهائى صورت ميگيرد. اگر کسى براى آيندهى کشور، براى حل آنچه که معضلات کشور مي نامند، برنامهاى دارد، حرفى دارد، آن حرف را بيان کند. اگر چنانچه ميتواند راه حلى براى مشکلاتى که وجود دارد - حالا مثلاً مشکل گرانى يا تورم - پيدا کند، آن راه حل را بگويند.
تخريب کردن مسئولين، تخريب کردن دولت، هيچ مصلحت نيست و جزو کارهاى صحيح اسلامى نيست. البته در بعضى از جاهاى ديگر؛ در بعضى از کشورهاى دنيا به نام دمکراسى، به نام آزادى، آبروهائى را از بين ميبرند، اشخاصى را به لجن ميکشند؛ اينها کارهاى اسلامى نيست، اينها کارهاى آنهاست؛ مثل خيلى از کارهاى ديگرشان. آنچه که در زمينهى مسائل اقتصادى يا غير اقتصادى گفته ميشود، در درجهى اول بايد در محافل کارشناسى گفته شود، نه در منبرها و تريبونهاى عمومى. انسان گاهى اوقات مىبيند چيزهائى ميگويند که بىانصافى ميشود. نبايد اخلاق نکوهيدهى بىانصافى در جامعهى ما رواج پيدا کند؛ ما نبايد دچار بىانصافى بشويم؛ بخصوص نخبگان، بخصوص نخبگان، نگاه کنند، منصفانه حرف بزنند. ما عرض کردهايم که تخريب درست نيست. نه آن کسانى که طرفدار يک شخصى يا يک گروهى هستند، نه آن کسانى که مخالف آن شخص يا آن گروه هستند، مقابلهى آنها با يکديگر هيچ لزومى ندارد که به صورت تخريب باشد؛ هيچ لازم نيست؛ منطقى حرف بزنند، انتقادى دارند، انتقاد کنند. خدا را شکر ميکنيم که فضاى کشور ما بر اثر نظام اسلامى، فضاى آزادى است؛ فضاى بازى است؛ مردم فرصت دارند، ميتوانند حرفشان را بزنند، نخبگان هم ميتوانند حرف بزنند. مردم هم استماع ميکنند، ميشنوند و حرفها را با يکديگر مقايسه ميکنند و آنچه که به نظرشان حق است، ميپذيرند و قبول ميکنند.
من نگرانىام از اين نيست که حرفى زده شود، از کسى انتقاد شود؛ نه. يک نفر انتقاد ميکند، يک نفر هم جواب ميدهد. نگرانى من از رائج شدنِ اخلاق بىانصافى در جامعه است. خدمات فراوانى انجام ميگيرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطهاى بچسبد، اين درست نيست. البته اين خطاب به همه است. اين را ما به شخص خاصى، به گروه خاصى، به جناح خاصى عرض نميکنيم، اين را به همه عرض ميکنيم. همه مراقب باشند يکديگر را تخريب نکنند. اين فضاى تخريب، فضاى خوبى نيست. مردم هم خوششان نمىآيد. من اين را حالا در حضور شما مردم به آن حضرات ميگويم: اگر شما خيال ميکنيد که شما بيائيد بنشينيد و فلان مسئول يا فلان جريان را مذمت کنيد، مردم لذت ميبرند و خوششان مىآيد، اشتباه ميکنيد. مردم از فضاى تخريب خوششان نمىآيد...»
خطبههاي نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان/مقام معظم رهبري نسخه چاپي
سلام آقاي فخري عزيز؛
مطلبتونو خوندم، خيلي جالب و آموزنده بود؛
با پست « يك كتاب،صد نكته » به روزم...
خوشحال ميشم اگه سري به وبلاگم بزنيد ...
مؤفق باشيد .
به نام خدا
15شوال (24مهر) وفات کريم اهل بيت حضرت عبدالعظيم حسني(ع) تسليت باد
همنوا با حضرت ولي عصر (عج) به سوگ مي نشينيم و همسو با دسته جات عزادراي دانش آموزان ناحيه يک و دو شهرري در صبح 15 شوال ( چهارشنبه 24مهر) با بيرقهاي سياه ودر قالب دسته جات عزاداري براي عرض تسليت به سوي حرم حضرت عبدالعظيم حسني ره مي پيمائيم تا عهدي دوباره داشته باشيم با نائب امام هادي ( ع ) .
حاج آقا منظورتون پاليزداره ؟ پاليزدار افراطي نيست اون وظيفه خودش رو انجام داد هرچند هر نيتي داشته باشه
به نظرم يه تكوني به بعضي ها كه اون بالا بالاها با خيال راحت نشستند داد تا حواسشون باشه مردم فقير و مفلس هم صبري دارند
اول: رانندگي خيلي مهم است!
دوم: راننده سبيل كلفت و استوانه را هم رديف قرار داربد!
درست است ولي اين مسئله در همه جا مصداق ندارد و نمي توان نبايد با اين نسخه عمل كرد مگر در شرايط خاص خودش كه يكي از مواردش را ذكر كرده اي
ليكش كرد.
سلام عليكم مدير عزيز و گرامي و جمعه شما هم مبارك
وقتي در اين چيه وب خوان مطلب را ديدم پيش از باز كردنش دنبال اصول رانندگي بودم كه فيضش را ببرم .
ياد تقليد در فروع افتادم كه گفته شده جلوي ما اگر فتوايش درست بود كه فبها و اگرم نادرست اون در تير رس دوربين خداست و جريمه پرداز ما .
.
درود
از رانندگي كه بگذريم!... اين كه بشه اينجور بود؛ اگه نگم ناشدني، بايد بگم خيلي دور از ذهن هست...
نمي دونم راه كسب درآمدتون همين سايت هست يا نه؟!
اما مي دونم كه هرجا بشه اين رويه رو داشت، توي كار نميشه...
شاد و پيروز باشيد