• وبلاگ : مدير پارسي بلاگ
  • يادداشت : نامجو و جسارت به كلام خدا
  • نظرات : 17 خصوصي ، 119 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    پيشنهاد مي‌کنم اين مصاحبه‌ي نامجو با خردنامه همشهري را ببينيد:
    http://www.itanz.com/articles/2008/03/post_4.php

    البته بخشي از آن که مرتبط است در زير آمده است. اين بخش در خردنامه تقريباً حذف شده بود:

    سئوال- خيلي‌ها مخالفند با اينكه شما مثلا روي شعر حافظ اجراي طنزآميز و كميك داشته باشيد. چه اصراري به اين كار داريد؟
    پاسخ- ببينيد يكي از تجربه‌هاي من اين است كه شعر حافظ را با فونتيك زبان ديگري بخوانم. يعني فونتيك زبان حافظ را به فونتيك زبان آن‌ها نزديك كنم. يعني يك‌جور آزمايش كردن با حافظ است. يك آزمون و خطاست؛ همين. قرار نيست كه از اين به بعد حافظ را اين‌گونه بخوانيم. فقط يك تجربه است. مساله ديگر اينكه چطوري مي‌شود با خودش در فرمش برخورد طنزآميز كرد و چطور آن طنزي كه در آنجا به‌كار مي‌بريم، مطابق با ويژگي‌هاي جهان شمول آن موسيقي باشد. يعني حافظ را ما طوري مي‌خوانيم كه طنز در كاربيايد. چرا طنز در كار بيايد؟ چون ملودي اين كار به طنز ديگري در جاي ديگري از جهان اشاره مي‌كند. اين كلا در سرشتش يك خنده است. چون شعر حافظ سرشار از طعنه و كنايه و آيروني است كه خميرمايه هر طنزي هم هستند. يا حتي در يكي از كارهايم از يك آيه قرآن هم به همين صورت استفاده كردم كه اعتراض‌هايي را برانگيخته. ولي من آنجا هم نگاهم نگاه همراه با آن بارهاي معنايي و فرهنگي نبود. كاملا موسيقايي قضيه را ديدم. من به اين فكر كردم كه ما كلام عربي را، كلام قرآن را هميشه روي گام‌هاي عربي مي‌خوانيم حالا يكبار هم به طور ديگري بخوانيم. حالا روي نت‌هاي گام غربي تجربه كنيم به اين صورت كه اين عناصر و پارامترهاي كلامي را با هم جابه‌جا كنيم. فقط هم به عنوان يك تجربه روي اين جابه‌جايي فكر كردم و تجربه‌اي كه مثل تجربه‌هاي ديگر يك آزمون و خطاست