• وبلاگ : مدير پارسي بلاگ
  • يادداشت : خدايا شكر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 33 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    سلام.چط.وري مستر مدير.خوش مي گذره.مي بينم كه خيلي شاد و شنگولي ناقلاخوب ايشالا هميشه اينجوري باشه.ولي يه نكته بگم.از همين حال و حولي ها كه مي گيد اينجا نباشه جاهاي ديگه هست.كاريش نمي شه كرد.منظورم اينه كه يه واقعيته .نمي شه ردش كرد و نمي شه محدودش كرد.اينجا گسترده نشه تو بلاگ اسپات منتشر مي شه.و بالاخره توي نت پخش مي شه.اين در مورد اينترنت.در همين دنياي حقيق و تو همين ايران هم هر چقدر بخوان محدود كنن و جلوشو بگيرند نخواهند توانست.امكان پذير نيست .اگه از روي زمين حركت نككند زير زميني مسيرشان را خواهند پيمود.

    از اين كه بگذريم بريم اينكه بگم منم ديدي نوازشت كردم.خوب شد؟ولي آخه اينكه براي هر وبلاگي كامنت آدم بذاره ديگه وقت زندگي واسش باقي نمي مونه!!! تا بعد.اين آرشيو هم ممنون كه اي ميل زدي.منتظر درست كردنش هستم.قربان شما سياوش

    شروعم كن

    شروعم كن غزل بانو، كه لبريز از هجا هستم

    پُرم از واژه‏ى چشمت، لبت را آشنا هستم

    شروعم كن غزل بانو، كه از احساس لبريزم

    پُرم از پونه، بابونه، و من از ياس لبريزم

    حريمِ باورُ پُر كن، تو از روياى بيدارى

    بگو كه نيستم در خواب، بگو كه دوسْتم دارى

    مرا چون دانه‏ى انگور، لبريز از صداقت كن

    مرا در بينِ مژگانت، شبيه اشك قسمت كن

    اگر زودم، اگر ديرم، در اين تقويمِ بى‏پايان

    به آغازِ تو نزديكم، ببار اى ابرِ پُر باران

    پُرم از مستىِ عطرِ دل انگيزِ گلايُل‏ها

    پُرم از انتشارِ روحِ پُر پروانه‏ى گل‏ها

    شروعم كن غزل بانو، بخوان من را به آرامى

    سلام من براي تو ....

    اميدوارم من به نوبه خودم بتونم خواسته هاي شما مدير نازنينمونو برآورده كنم.. سعي م رو مي كنم.

     <      1   2   3