سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیر پارسی بلاگ

نوشته های پراکنده مدیر سایت

ما و انتخابات ...

بنام خدا

این روزها، به قول مصطلح، تنور انتخابات داغ است.
همه جوره فکر می کردم بعضیها تبلیغات بکنند، اما اینجوری نه...
کارهای بعضی، مضحک است،
بعضی دردناک است،
بعضی شرم آورست،
بعضی...
چه بگویم؟ باید تو مملکت خودمون هم ، جلوی غریبه ها آبروداری کرد...در تعجبم که چطور کسانی به خودشان جرأت میدهند برای کسب رأی، به مکتب اهل بیت پشت کنند؟ چطور، برای صندلی ریاست، بعضی حاضرند سرمایه های معنوی یک تمدن عظیم و متعالی را بی محابا دستمایه خودپرستها کنند؟
چطور....؟؟؟
من که متحیرم ... آیا مردم فهیم و بزرگ ما را اینقدر از نظر درک وفهم دست کم گرفته اند که به این روشها متوسل می شوند؟ امیدوارم همه ما مواظب باشیم در این غوغاها جَو گیر نشویم.

خوب، چند حرف دوستانه با شما دختر و پسر گرامی، میهمانان خوب این خانه محبت دارم :
عزیزم،
اگر شما در هوای آسمانی ایران نفس می کشی،
اگر در شناسنامه تو، افتخار بزرگ تابعیت ایران درج شده،
اگر انسانی هستی که برای خودت و فکر واندیشه ات ارزش قائلی،
اگر خود را در توده میلیونی جمعیت خداجوی ایرانی دارای هویت میدانی،
اگر حفظ سرمایه های عظیم ایران عزیز و حاکمیت و امنیت ملی آن برایت مهم است،
اگر برای خون شهیدان، حرمتی می شناسی،
اگر از حیات، یعنی شور امید برای آینده بهتر ، بهره ای داری،
اگر بجای غُر ولُندها و بهانه گیری های سوسول مابانه، اهل عقل و منطق هستی،
و دهها و صدها اگرِ دیگر...
در درجه اول، باید در انتخابات، فارغ از همه حرف و حدیثها، شرکت کنی.
این یک ضرورت انکارناپذیر است.

و اما به چه کسی رای بدهیم...
چند کلام دوستانه دیگر دارم برای خودم و شما عزیز :
این انتخابات و دهها دیگر ازین قبیل، می آید و می رود... روزی می رسد که ما به تنهائی، با او به تنهائی، روبرو می شویم. خودش جلّ و علا فرموده که (ذرنی و من خلقت وحیدا) مرا با کسى که او را خود به تنهایى آفریده‏ام واگذار!
آنروز، باید برای تنها او پاسخگو باشیم. آنروز دیگر از هیچ جنجال
و حمایت و تحریم و ... خبری نیست و آنجا محضر حقیقت و صدق است.
تنها و تنها پاسخی پذیرفته است، که مطابق خواست او باشد، پس :

به کسی رای ندهیم که دل مان می خواهد، به آنکه او راضی است...
به کسی رای ندهیم که فلانی به ما گفت، چرا که ما به تنهائی باید جواب بدهیم...
به کسی رای ندهیم که حرمت او، دستوراتش و دوستانش را پاس نمی دارد، چه در سخن و ظاهر، چه در عمل و باطن، چه او، حرمت شکنی را از هر که باشد، نمی پذیرد.

به کسی رای بدهیم که برای خدا و خلق خدا باشد...
برای خدا تحقیق کنیم و برای او رای بدهیم، اگر هم در تشخیص خطا کردیم، ملامتی بر ما نخواهد بود، چرا که (لا یکلف الله نفسا الا وسعها) خداوند به اندازه توان، از ما تکلیف می خواهد و بس.

من هم هنوز تصمیم نهائی خود را نگرفته ام،
فعلاً بین سه چهار نفر مردّدم و هنوز بررسی هایم نهائی نشده است. امید که لذت بخش ترین لحظاتمان، همان وقتی باشد که با او به تنهائی روبرو می شویم.

یا علی مدد


نتایج نظرسنجی پارسی بلاگ

بنام خدا

سلام بر همه عزیزان .

نتایج نظرسنجی پارسی بلاگ تا حدود ساعت 6:30 امروز دوشنبه 23 خرداد، به شرح زیر است. تعداد کل آرای شما 1579 رای می باشد. خدای بزرگ را به شهادت می گیریم که در نتایج کوچکترین دستکاری نکرده ایم.

احمدی نژاد
27.55 درصد
معین
20.39درصد
قالیباف
19.63درصد
هاشمی
17.86درصد
لاریجانی
7.03 درصد
کروبی
3.17 درصد
مهر علیزاده
2.28درصد
رضایی
2.09درصد

عصر جمعه

بنام خدا
عصر جمعه است.
در دفترم ، تنها ، نشسته ام، و به کارهای سایت رسیدگی می کنم.
هوای بیرون، رو به تاریکی می نهد و غم سنگینی، بر دل آدم می نشیند.
خدایا، ما لیاقت نداریم. این حرف آخر ما. هر چه باشد، شما خدائی. شما بزرگواری.
خودت میدانی چه می خواهم بگویم، عصر جمعه ای...
هیچ وقت، تیتراژ آخر سریال سربداران یادم نمی رود...
مردمانی که با آرایش نظامی و بیرق، از سراشیبی دامنه کوه بالا می رفتند
 و شیپور جنگ می نواختند...
قدیمترها، مردم، صبحهای جمعه، به بیرون شهر می آمدند، با لباسهای رزم،
و آماده برای نبرد... یک اسب بی سوار، پیشاپیش حرکت می کرد...
که... خدایا، ما آماده یاری رساندن به ولی اعظمت هستیم... این اسب،
این شمشیر و این جان ما. این جمعه او را به ما برسان...
حرکتی نمادین، که به گونه ای بسیار زیبا، فرهنگ انتظار را، به نمایش می گذاشت.
خدایا، ما لیاقت نداریم. خودمان خوب می دانیم... اما شما بزرگواری...
...................................

...................................

...................................

اما سایت پارسی بلاگ
از دیشب، نظرسنجی انتخابات را فعال کردیم.
این نخستین نظرسنجی سیستم ماست که به خواست خدا،
ازین به بعد نیز با طرح موضوعات متنوع، ادامه خواهد یافت.
به زودی نسخه جدید پارسی بلاگ، بروزرسانی می شود.
تغییرات زیادی داده ایم که بعضی را شما خواهید دید و بعضی را نه...
ما برای حفظ کارائی و کیفیت سیستم، عضویت را بصورت دعوتنامه ای
در آورده ایم. هر کسی که می خواهد عضو شود باید یک وبلاگ را بعنوان معرف، تعیین کند و معرف، در بخش مدیریت وبلاگ خود، تقاضای ثبت نام را تایید یا رد می کند. علاوه بر آن، افرادی که تاکنون عضو شده اند و البته فعال بوده اند می توانند از افراد غیر عضو برای عضویت، دعوت نامه بفرستند...
نهائی سازی سیستم پارسی یار را چندی متوقف کردیم و احتمالاً در آینده نزدیک باز به دست خواهیم گرفت. اگر خدا بخواهد، سعی می کنیم تا اواسط تابستان آنرا آماده کنیم.

باقی بقایتان
حق نگهدارتان


عکس من...

بنام خدا
سلام برهمه رفقا
عرض کنم که یه مدتیه بعضی از دوستان کنجکاو (همون ف... خودمون)
مشتاق زیارت جمال چکش خورده بنده شده اند،
بنده هم که خجالتی (البته کمی تا قسمتی) هستم،
تدبیری اندیشیدم تا یه جورائی نه سیخ بخوره تو کله ام
نه کباب، بخورم تو کله اش...(..بابا تدبیر...)
ابتدا دو انگشت مبارک را در جیب بغلی خودمان
فرو بردیم و گواهینامه رنگ و رو رفته را که عکسی
قدیمی از دوران خوش تیپی ما داشت، در آورده،
پس از آنکه نگاهی خریدارانه به آن بنمودیم (بابا خوش تیپ...)، کامپلوترمان
را وراندازی کردیم تا ببینیم به کجایش باید عکس داد.
درزهای پشت تلویزیونش که تنگ درست کرده اند و هر چه کردیم
گواهینامه وارد نشد. این سوراخی هم که آبدارچی گهگاه از این دایره های براق داخلش میذاره، هم... خیلی نامرده... گواهینامه رفت داخلش و دیگه در نیومد...
خلاصه... دیدیم که اینجوری که نمیشه... باید یه جوری عکسمان را بهش
بدهیم تا به شما نشان دهد. تصمیم گرفتیم خودمان را نقاشی کنیم...
آبدارچی را نواختیم که بیا یه چیزی بیار من نقاشی کنم. او هم نکرد کاری و
برنامه ای آورد بنام پینت (بابا گرافیست...). فکر کنم مال ویندوز منشی حضرت نوح بود.
خلاصه ما نقاشی کشیدیم، نقاشی کشیدنی...شما ببینید تا من توضیحاتش را بدهم :

از کله مبارک شروع کنم :
اون تیکه وسط که یه خط صاف شده : ... به به چه دشت هموار، آسمان صاف و هوای دل انگیزی... این مربوط است به آبدارچی...
زیاد توضیح نخواهید وگرنه بقیه اش هم صاف می شود... ورشکسته مان
کرد از بس پول چای و شیرینی ازم میخواد... توی این نمایشگاه هم که
بنابر قول بعضی از متدینین، پف و پف سیگار میکشیده و پولش رو
به حساب من بیچاره می نوشته... شما بودید تاس نمی شدید؟

واما اون دایره پائینی که از کله ام کمی (البته، فقط کمی) گنده تره :
سینه و شکم اینجانب. این مربوطست به عیال بنده که غذاهای خوشمزه
می پزد و هی اصرار و اصرار که بخور... خب چاق میشم دیگه... چه کنیم
زندگی سخته...
اما داستان پاها : یکی خط صاف و دیگری کج و مج شده. تفسیر پا و دستم
به عهده شما. بیبینم چیکار می کنید.
اما سلام روی سینه : اون برای شما عزیزان است.


قصه یتیمی...

بنام خدا
سلام
چند روز است که خبر توهین چند آدم نمای بی هویت، به قرآن عزیز، کتاب
هویت و هستی ما، دلهامان را جریحه دار کرده. اهانت به قرآن، یعنی اهانت به خود خدا... خدای خوب و عزیز ما... به محبوب ما بی حرمتی شده...
 تابحال در رثای قرآن نگریسته بودیم...

ای خدا...

 یقین دارم، زمین و زمان بر این مداری که چند سالست می بینیم، نمی تواند پایدار، بچرخد...
یقین دارم، نظام تکوین تو، بر این مدار، تاب و تحمل ندارد...
خدایا، ذره ذره، قطره قطره، مو به مو، نفس به نفس،
همه اجزای عالم وجود، بی صبرانه، عطشناک، دوری ولی  اعظمت را فریاد می کنند...
خدایا،  یتیمیم... پدر ما برسان...

یا علی مدد


کشکول...

بنام خدا
سلام بر همه دوستان عزیز
میهمانان خوب این سرای محبت

امیدوارم، همه OK باشید(بابت OK از جناب فردوسی معذرت میخوام... سعی می کنم دیگه تکرار نشه... )
اول از همه از اظهار لطف بی شائبه همه شما خوبان، که به غرفه ما در نمایشگاه تشریف آوردید، و یا پیغام گذاشتید، صمیمانه تشکر می کنم. جز این هم از شما انتظاری نداشتم.
کتاب کشکول پارسی و لوح فشرده اش، بازتابهای متفاوتی داشت.بعضی تعریفهای آنچنانی کردند، بعضی دلخور از اینکه متنشون تو کتاب نبوده، بعضی نسبت به نوع انتخابها، انتقاد داشتند و ...

باید عرض کنم که ما تقریباً از 25 اسفندماه سال گذشته کار تهیه کتاب و سی دی را کلید زدیم. ایام عید تقریبا مشغول بودیم و 15 فروردین اطلاعات را از سایت برداشتیم و کار وارد فاز اصلی شد. قبول کنید که انتخاب نوشته های خوب، که دارای شرائط اعلام شده از طرف ما باشد، آنهم از بین حدود 4 میلیون کلمه متن! کار بسیار مشکلی بود. ما مجبور شدیم بخشی را به عهده الگوریتمهای هوشمند کامپیوتری و بخشی را با گزینش دستی انجام دهیم و اعتراف می کنم که گزینش ها بدون ایراد نبوده است. سعی می کنیم برای کتاب بعدی ساز و کار مناسبی فراهم کنیم تا بخشی از انتخاب توسط خود شما انجام شود.

اما، درباره ستاره چشمک زن در زیر جعبه نظر خواهی... خب عزیز من اینکه پرسیدن نداره. روش کلیک کنید تا همه چیزو بفهمید... بله : امتیاز دهی شما به متنی که خوانده اید. شما یکی از گزینه ها را انتخاب می کنید و نظرتون رو ارسال می کنید. کنار نظر ارسالی شما رنگ امتیاز شما که نشان دهنده نظر شما درباره متن است، و به عبارت دیگر نشان دهنده نمره شما به متن وبلاگ است به نمایش در می آید. ضمناً اگر پیشنهادی درباره عبارتهای بخش امتیازدهی دارید، بدهید.

درباره مطالبی که کم و بیش از دوستان میشنوم و در مورد ادعاهای بی اساس بعضی وبلاگ نویسان، باید بگویم: ما ممکن است با بعضی از وبلاگ نویسان سابقه سلام و علیکی داشته باشیم که مربوط باشد به قبل از پارسی بلاگ، اما ادعای دخالت و مدیریت در سیستم، به هیچ وجه و از جانب هیچ کس صحیح نیست. جز من و آبدارچی هیچ وبلاگ نویس دیگری در سیستم جوابگوی امور مدیریتی و دخیل در آن نیست و کامنتهای ما دوتا هم فقط با امضای الکترونیکی معتبر است.

توصیه ای هم دارم برای چند وبلاگ نویس بازیگوش و شیطون، که هی خودشون برای وبلاگ خودشون کامنت خصوصی الکی می فرستند تا آمار کامنتهاشون بالاتر بره و یا بصورت مجازی با باز کردن مکرر صفحه وبلاگ خودشون، آمار بازدیدکننده را بالا می برند و البته ما براحتی میتونیم جلوگیری کنیم ولی، اونا بشنوند : نکن جان من... نکن... زشته... عیبه... خوبه معرفیت کنم ، ضایع بشی؟...

ضمناً دوستانی که متقاضی خرید محصولات ما هستند، میتوانند به آدرس صفحات مربوط به کشکول پارسی و لوح فشرده مراجعه و اقدام فرمایند.

با آرزوی موفقیت همه شما

 

 


مجوز و اینها...

بنام خدا

سلام بر همه عزیزان

1- شکر خدا کتاب کشکول پارسی رفت زیر چاپ...آنگونه که به ما قول داده اند، باید از صبح یکشنبه بتوانیم کتاب را در غرفه عرضه کنیم. البته از همین امروز CD ما در غرفه آماده عرضه بوده و شکر خدا نمایشگاه از صبح، با استقبال خوبی مواجه بوده است. آدرس غرفه ما : ساختمان میلاد - طبقه همکف - غرفه 51 .

2- تغییراتی در سیستم دادیم که شکر خدا سرعت به نحو محسوسی افزایش یافته و ضمناً ازین به بعد اگر اول آدرستون www هم بگذارید، ایرادی نداره و وبلاگتون میاد. به عبارت دیگر ما تا قبل ازین، www را پشتیبانی نمی گردیم که ازین به بعد پشتیبانی میشه.

منتظر دیدن همه شما در نمایشگاه کتاب هستیم.

یا علی مدد