سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیر پارسی بلاگ

نوشته های پراکنده مدیر سایت

جشن تولد پرشین بلاگ

سلام
دیروز، جشن تولد 4 سالگی پرشین بلاگ بود و بر اساس دعوت آقای دکتر بوترابی با چند تن از دوستان رفتیم هتل سیمرغ. در مجموع جلسه خوبی بود، هر چند انتظار داشتیم گرمتر برگزار شود.

و این نکاتی است از جشن، آنطور که من دیدم :

* اولین برنامه پرسش و پاسخ بود، که متاسفانه بخشی از آن با سوالهای نه چندان مناسب، طی شد.
* یکی از سوالات هم چالشی داشت در باب تقابل دین و ملیت، که آقای بوترابی که تخصصشان هم تاریخست، به آن پاسخ داد.
* هیچ پاسخی به آقای سروش اسدزاده، مدیر کاربران پرشن بلاگ ارجاع نشد، البته ایشان بعداً بخشی از اجرای مراسم را عهده دار شدند.
* با چهره آقای جلالی ،آشنا شدم. به نظر می آید برای توسعه امکانات فنی سیستم جدی است.
* آقای ابطحی، وبلاگ نویس مشهور هم در اواسط پرسش و پاسخ آمدند، به همرام دو دختر و دامادشون(اگه اشتباه نکنم).
* سخنران رسمی مجلس آقای دکترشهریاری، دبیر شورای عالی اطلاع رسانی بود، که وقتی رسیدند با ابطحی سلام و علیکی کرد، اما کنارش ننشست. رفقا گفتند، از زرنگی ایشون بود...
* آقای سید حمید حسینی مشاور آی تی سازمان ملی جوانان هم از مدعوین بودند.
* آقای دکتر شهریاری سه تن از معاونانشون رو هم آورده بودند. این به عقیده من نشان دهنده توجه ویژه ایشون به مقوله وبلاگ است.
* آقای شهریاری در سخنرانیشون، که شاید اولین حضور رسمی ایشون در جمع وبلاگ نویسها بوده، سعی کرد خودش رو خیلی قاطی با جوانان و وبلاگ نویسان نشان دهد و با ذکر کردن مواردی، تلاش کرد وبلاگ نویسان احساس کنند که ایشون با وجود سمت و مقام رسمی، کاملاً آنها و احساساتشان را درک می کند.
* ایشون با ذکر اشعاری از مولانا و بیان دست غیبی خداوند در امور، سخن را آغاز کردند و بعد سعی کردند، کندوکاوی پیرامون انواع هویت وخصوصاً شخصیت مجازی داشته باشند.
* ایشون عقیده داشت که شخصیت مجازی هم می تواند توجیه عقلی و دینی داشته باشد واینکه ما در هویت مجازی خود، می توانیم خود را بهتر بشناسیم.
* وقتی ایشون نام "شهناز شکیبائی" را بعنوان یک هویت مجازی فرضی برای خودشون ذکر کردند، آقای ابطحی بلند گفت : آقای شهریاری داره آی دی ها ش رو لو میده!
* یه بار وسطهای سخنرانی، آقای شهریاری یه چیزی گفت(راستش یادم نمونده که چی بود) ، آقای ابطحی در ردیف جلو ما نشسته بود، بهش گفتم، آقای ابطحی!  مثل اینکه داره سوژه هاتون جور میشه.
* از دید یک ناظر بیرونی، تصورم این بود که آقای شهریاری بعنوان نماینده دولت در جشن تولد یک سرویس وبلاگ، قاعدتاً رهنمودهائی رسمی و بایدهاو نبایدهائی رو مطرح می کنند، اما ، یه تقاضائی هم گردنشون افتاد. آقای ابطحی با زرنگی و استفاده ویژه از موقعیت، خواستار رفع فیلتر بعضی سایتها از ایشون شد. چیزی که فکر میکنم تیتر بشه در مطبوعات.
* بر خلاف تصور اولیه من، هیچکدام از سه مدیر سرویس دیگر (بلاگفا، میهن بلاگ و بلاگ اسکای)، دعوت نشده بودند.
* آقای سلجوقی معاون فنی آقای جهانگرد (دبیر سابق شورا) هم آمده بودند ولی خود آقای جهانگرد رو فقط وقت پذیرائی دیدیم!
* مانیتوری که بر اساس قرعه کشی قرار بود به یکی از شرکت کنندگان برسه، به آقای مهندس آسیابانی، از معاونین آقای شهریاری رسید. جالب اینکه ایشون بعدش گفت، به تازگی مانیتور منزل سوخته بود و من هم قصد داشتم، یکی از همینها رو (دقیقاً همین آرم) برم بخرم. کاش از خدا یه چیز دیگه ای خواسته بود!

ضمناً خاطرات سفر کربلا در این وبلاگ ادامه پیدا خواهد کرد، منتها گهگاه هم گریزی خواهم زد به آنچه باید و شاید...

یا علی