سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیر پارسی بلاگ

نوشته های پراکنده مدیر سایت

خواهش میکنم شما رای ندهید

بنام خدا
حتماً وقتی عنوان نوشته را دیدید فکر کردید به سبک بعضی رسانه های امروزی که کمی سعی می کنند ذوق هنری مصرف کنند، من هم میخواهم در این نوشته به لطایف الحیل ثابت کنم که رای بدهید و عنوان برای تحریک مخاطب و شاید ردگم کردن باشد. اما از همین اول بگویم که هرگز اینطور نیست. عنوان درست و دقیق است، تا آخر متن هم بر سر حرفم هستم و ذره ای ذوق هنری برای جذب مخاطب در آن صرف نشده است.
از آقای حسن اجرایی نوشته ای در وبلاگ درویشی نشسته بر پوست پلنگ دیدم که انگیزه ای شد ساعت دو بعد از نیمه شبی بیایم سراغ وبلاگم. ایشان بطور خلاصه بیان داشته اند که با این اوضاع قمر در عقرب و چپ اندرقیچی قانون و آزادی و مدنیت(تعبیر از بنده) و ... هیچ انگیزه ای برای تغییر اوضاع نداریم (هر چند امید داریم) و زهر نامرادی ها و ظلم و ستم ها را مغز استخوانمان هم چشیده و اگر میتوانستم با رای ندادنم صدای اعتراضم را به گوش آنانی که باید، برسانم، حتماً رای نمی دادم، ولی حالا که اینطور نیست، رای میدم تا بین بد و بدتر، بدتر لااقل انتخاب نشود و ...
بنده از طرف خودم (و نه از طرف حکومت یا دولت یا هر مفهوم مشابه)، که حدوداً یک هفتاد وهفت میلیونیم مردم ایران حق دارم نظر بدهم، عرض میکنم که :
بنده مثل شما امید به اصلاح دارم، رای هم می دهم،  اما مثل شما رای مردد و از سر ناچاری و به عبارت بهتر شبهه ناک نه، هرگز.
من رای می دهم، با اطمینان، با یقین، با اعتقاد، با وضو، بدون اما و اگرهای ملال آور و نه چندان ناَآشنای شما.
من تبعیت از فرمان ولیّ ام را فرض می دانم، شما فرض کن عقلم را تعطیل کرده ام.
شما فکر کن بنده و امثال بنده یک مشت آدم جوگیر و ساده لوح هستیم...
فکر کن در صندوقچه عقلمان را سه قفله کرده ایم و فقط نشسته ایم ببینیم اخبار ساعت 21 و آقای حیاتی چه می فرمایند تا فردا برویم برای همدیگر تعریف کنیم.
فکر کن عشق و اردات ما به سید علی احساساتی بازی عوامانه است.
فکر کن چون ولیّ ما خوش تیپ است و قد وبالای برازنده ای دارد، برایش جان می دهیم، فرمانبری که جای خود.
فکر کن اسیر توهمات سنتی هستیم و با چار تا آدم منطقی چیز فهم ترجیحاً آب اونطرف آب خورده برخورد نداشته ایم تا بلکه کمی روشن بشویم.
فکر کن ندیدیم و نشنیدیم و حالیمان نمی شود ظلم و عدل چیست و کجا و کی چه کسی ظلم کرد و چه کسی مظلوم بود.
فکر کن اگر گاهی دم از شهید و شهادت می زنیم، صرفاً عواطف انسانی مان است که گهگاهی فوران می کند.
فکر کن خونهایی که در فتنه 88 ریخته شد را ما از خوشحالی در شیشه کردیم و یک نفس سرکشیدیم و خدا را شکر کردیم و کله قند در دلمان آب شد اگر در کهریزک سیلی بر گوشی زدند.
اشکال ندارد، همه این فکرها را بکن، اما حق نداری یک گمان و تصور بکنی.
ما ممکن است بخاطر این فکرهایی که در حق من و امثال من ممکنست بکنی و بخاطر هزاران اما و اگر دیگر، مظلوم باشیم اما ذلیل نیستیم.
ما فکر می کنیم برای اهداف والای انقلاب باید هزینه کرد، و هر چیز گرانقیمت، هزینه های گرانقیمت می طلبد.
ما فکر میکنیم باید مشارکت مردم را هر چه بیشتر کرد، اما مشارکت آگاهانه و معتقدانه، نه مشارکتهای آبکی و مردد.
نظام رای میخواهد اما از نوع حلال و نه شبهه ناک. از نوع عزتمندانه و آگاهانه و مبتنی بر بینش، نه مشکوک و ذلیلانه.
بنده به اندازه یک هفتاد و هفت میلیونیمی که در این مملکت حق دارم از شما خواهش میکنم این رای شبهه ناکی را که در نوشته تان توصیفش کردید ندهید.
هر چه بر سر درخت انقلاب ما آمده، تا بحال از این آبهای شبهه ناک است که آبیاریش کرده و اگر این درخت تا بحال سر پا مانده، با خونهای پاکیست که سمّ این شبهه ها را زدوده. برادر من، اگر یقین کردی رای بده، ولی با تردید، از سرناچاری، با اما و اگر و شاید منت، با شبهه، نه !  هرگز !
اما کوتاه سخنی دیگر
برادر من، آزادی خیلی خوبست، خیلی والاست، مشروطه خواهی، اخلاق، عقلانیت و همه این مفاهیم خوش تیپ و انسانی، هم خوبست و هم لازم، اما...
افرایت من اتخذ الهه آزادی؟
افرایت من اتخذ الهه عقلانیت؟
افرایت من اتخذ الهه اخلاق؟
افرایت من اتخذ الهه سیاست ورزی؟
و در یک کلام
افرایت من اتخذ الهه هواه؟
اینها از خدا هم بالاتر است؟ اولین اصل از اصول دین آزادی است یا بندگی؟
بسیاری از این انا ربکم الاعلی هایی که تلویحاً و با تکیه بر عقلانیت و اخلاق و عدالتخواهی و ... به فلک بلند می شود، پیشتر و بیشتر از آنکه کنایه و نیشتر به ولیّ غیرمعصوم باشد، فریاد خداوندگاری عقلانیت و اخلاق است در برابر خداوندگار لاشریک.
گاهی آزادی، عقلانیت، اخلاق، سیاست را در اعماق فکرمان، بیش از حد خودش جدی می گیریم، یعنی خواسته و ناخواسته جای خدا مینشانیم،
حتی خدا را با اینها میخواهیم تعریف کنیم...
سبحانه و تعالی...
نمیبینم نشاط عیش در کس
نه درمان دلی نه درد دینی

والسلام