سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیر پارسی بلاگ

نوشته های پراکنده مدیر سایت

چه پیشرفته شدی امروز!

بنام خدا
آهنگ معروف بازیهای جهانی فوتبال پخش میشه... زمین فوتبال پر از تماشاچیه... بین دو نیمه است...
یکی از مجریان تلویزیونی در حالی که بلند گو رو خاموش نکرده، داره با بغل دستیش صحبت میکنه...
میگه که باید فرصت رو غنیمت بشمره و بین دو نیمه بره یه حساب تو فلان بانک باز کنه تا جایزه های فلان و بهمان رو ببره...
بعد همه تماشاچیان می شنوند و اونا هم بخاطر این جوایز دسته جمعی با نظم خاصی میرن طرف اون بانک...
بعد بازیکنان که میان نیمه دوم رو شروع کنند متعجب میشوند، هیچ تماشاگری در میدان نیست... همه رفته اند فلان بانک حساب باز کنند...
به به... تبریک میگم به طراحان این تیزر تبلیغاتی... ترکوندند... عجب ایده نابی...
....
روزانه بارها و بارها ازین نوع تبلیغات می بینیم. همه سعی دارند به گونه ای متفاوت حس طمع ورزی و پول دوستی افراد را تحریک کنند. همه با تمام وجود تو را دعوت میکنند به حرص زدن هر چه بیشتر.
بخاطر اینکه پول تو را در اختیار بگیرند، با انواع شگردها، تو را، فرزند تو را، برادر تورا، و حس ناخودآگاه همه را به سمت محبت دنیا و مظاهر آن می کشانند.
مردم ما، بطور سنتی مذهبی هستند، به ائمه اطهار ارادت ویژه دارند،
تبلیغات بانکی و مالی، حتی از مقدسات هم نمی گذرد. برای مقدسین هم برنامه دارد :
بهره مندی از پاداش اخروی و کمک هزینه سفرهای زیارتی...
حتی وقتی میخواهد جایزه زیارتی را بیان کند با یک مرد مسن با صورت تیغ زده که سوار یک ماشین شیک شده مصاحبه میکند و او هم با یک لبخند پدرانه از وجود جوایز برای سفرهای زیارتی ابراز خشنودی میکند (که حواستون باشه : دین و زیارت و این حرفها مال پیرمردهاست و پول و سکه و اتومبیل مدل بالا مخصوص جوانان و میانسالان)...
همه و همه دارند تو را به دنیاپرستی دعوت میکنند، تشویق میکنند... در ضمیر ناخودآگاه تو به گونه ای ظریف، جا می اندازند که آهای! ول معطلی! چه نشسته ای! بدو بدو که داری عقب می افتی، از کاروان حرص و طمع ...

اما، یه چیزهائی هم تو ذهنم همینجوری وول میخوره...

راستی، فرق یه حکومت دینی یا اسلامی با یه حکومت غیر دینی چیه؟
خب معلومه، در یک حکومت اسلامی، حاکمیت نسبت به دیانت افراد حساسه، مسئولیت داره، قراره زمینه  رو هر چه مساعدتر کنه برای افزایش ایمان و اعتقادات مردم، برای هر چه خدائی تر شدن مردم، برای آبادکردن آخرت مردم در کنار دنیاشون. برای رساندن بندگان خدا به کمال.
وظیفه حکومت دینی امتداد همان وظیفه پیامبران خداست. انسان سازی و رساندن او به مقام انسانیت. بندگی خدا ، دوری از بندگی شیطان ، طاغوتهای زمینی و شیاطین، تکامل مکارم اخلاقی، دوری از دنیاپرستی و توجه به معنویات....حکومت دینی هدفش درست کردن یه دنیای خوب برای مردمه به گونه ای که مقدمه ای باشه برای آخرت بهترشون، نه اینکه صرفاً یه دنیای خوب.
درحکومت اسلامی مفهومی داریم به نام امر به معروف و نهی از منکر : یعنی تو تنها نیستی. همه در ساختن سرنوشت تو سهیم هستند، هیچکس تنها نیست، کار همه به همه ربط داره و همه وظیفه دارند نسبت به کار بقیه حساس باشند و عکس العمل نشان بدهند.
در مقابل، حکومت غیر دینی میگه به من چه دین مردم، اعتقادات مردم؟ هر کی هر جور دوست داره زندگی کنه، هر دینی میخواد داشته باشه، به من مربوط نیست کی چه گناهی میکنه یا نه، من فوقش، فقط مسئول آبادکردن دنیای مردم هستم و اگه دین یا بی دینی شون کاری به کار حکومت کردن من نداشته باشه، کاری ندارم باهاش. اصلاً دین یه امر فردیه، هر کی خودش میدونه و خدای خودش.
تو این نوع حکومت، دیسکو و کاباره در کنار مسجد ساخته میشه . هر کی خواست بره اینجا، هر کی هم خواست بره اونجا. مهم اینه که شهروندان منضبط و قانونمداری باشند، به قوانین جامعه مدنی احترام بذارند و دینشون هم لطمه ای به منافع بقیه وارد نکنه. هرکی خواست بره کاباره، هر کی هم خواست بره مسجد.
......

آهنگ معروف بازیهای جهانی فوتبال پخش میشه... زمین فوتبال پر از تماشاچیه... بین دو نیمه است...
همه دارند میروند طرف فلان بانک تا هر چه زودتر حسابشون رو باز کنند، یه وقت از بقیه عقب نیفتند...
.....
به کجا داریم میرویم؟ به کجا دارند می روند؟


پی نوشت :
مطمئنم بعضی از دوستان با خواندن متن بالا، با لحنی مشفقانه و دلسوزانه، به سبک نگه کردن عاقل اندر سفیه، خواهند گفت که ای فلانی !!!
تو حالیت نمیشه پیشرفت اقتصادی یعنی چه؟
تو حالیت نمیشه باید به هر قیمتی، نقدینگی مردم رو جمع کرد؟
 تو حالیت نمی شه این کارها در نهایت به نفع همون فقیربیچاره هاست؟
تو حالیت نمیشه اگه بخواد عدالت در جامعه پیاده بشه باید همین روند طی بشه؟
تو حالیت نمیشه الگوی شهروند  جامعه مدنی، مهمترین نیاز جامعه فعلی ماست ؟؟؟......
تو حالیت نمیشه.......
تو اصلاً سازندگی رو می فهمی یعنی چی؟ اصلاحات رو سرت میشه؟
پیشاپیش جوابم رو خدمتشون عرض میکنم : البته که من خییییییییییییلی ازین معقولات! رو حالیم نمیشه...
اما نه اونقدرها که شما گفتی...
...............
اما..........

پس خدا چی میشه؟