• وبلاگ : مدير پارسي بلاگ
  • يادداشت : رانندگي و استوانه‏هاي عالم سياست
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    _سلام.

    _ ميشه لطفا منو راهنمايي کنيد وبگي چرا در صفحه مديريت خانگي وبلاگ من قسمت ارسال يادداشت جديد حذف شده و ن چکار يبايد انجام بدم؟

    پاسخ

    سلام. از لينک موجود در ستون سمت راست استفاده نمائيد. موفق باشيد.

    سلام


    «... يک نفر پيدا ميشود درباره‏ى مردمى که در اسرائيل زندگى ميکنند، اظهار نظرى ميکند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اينى که گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛ حرف غيرمنطقى‏اى است. مگر مردم اسرائيل کى‏هايند؟ همان کسانى هستند که غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مزرعه، غصب تجارت به وسيله‏ى همين‏ها دارد انجام ميگيرد. سياهىِ لشگرِ عناصر صهيونيسم، همين‏هايند. نميشود ملت مسلمان نسبت به افرادى که اينجور عامل دست دشمنان اساسى دنياى اسلام هستند، بى‏تفاوت باشد. نه، ما با يهودى‏ها هيچ مشکلى نداريم، با مسيحى‏ها هيچ مشکلى نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشکلى نداريم؛ اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا؛ مشکل داريم. غاصب هم فقط رژيم صهيونيستى نيست. اين موضع نظام است، اين موضع انقلاب است، موضع مردم است. حالا کسى حرف اشتباهى ميزند، عکس‏العملهائى هم در مقابل آن نشان داده ميشود. خوب، مسئله را بايد تمام کرد. اين که يک روز يک نفر از اين طرف بگويد، يکى از آن طرف بگويد، يکى اينجور استدلال کند، يکى از آن طرف حرف بزند، درست نيست. اين التهاب‏آفرينى است. حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهورى اسلامى هم اين نيست. اين با کشورهاى ديگر فرق ميکند که مردمش روى سرزمين غصبى‏اى ننشستند. شهرکهاى يهودى‏نشين، امروز به وسيله‏ى همين مردمى که گفته ميشود مردم اسرائيل هستند و به وسيله‏ى همين‏ها پر شده؛ همين‏هايند که دولت جعلى صهيونيست، اينها را مسلح کرده است عليه مردم مسلمان فلسطينى، که فلسطينى‏ها جرأت نکنند نزديک اين شهرکها بشوند. خوب، اين حرف خطائى بود، حرف درستى نبود. اين را نبايد وسيله‏ى التهاب قرار داد. من خواهش ميکنم از همه، اينجور مسائل کوچک و مسائل جزئى را - حرفى که بر زبان کسى جارى ميشود؛ مطلبى گفته ميشود - وسيله‏اى قرار ندهند براى اينکه مدتى جريان‏سازى و مسئله‏آفرينى در سرتاسر کشور بشود؛ يک عده مخالف، يک عده موافق، سر قضيه‏اى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد.


    يک چيز ديگرى که اين روزها انسان مشاهده ميکند - که اين را هم ميخواهم بخصوص از نخبگان خواهش کنم که توجه کنند - قضاوتهاى درباره‏ى مسائل دولت و کارهاى دولت است. البته اين از آثار نزديک شدن به دوره‏ى انتخابات است؛ با اينکه خيلى هم نزديک نيست و ما حدود نه ماه هنوز تا انتخابات فاصله داريم، اما خاصيت انتخابات اين است که عناصر، فعال ميشوند؛ حرف ميزنند. خوب، حرف بزنند. حالا در باب انتخابات حرفهاى گفتنىِ متعددى هست که ان‏شاءاللَّه در وقت خودش، در فرصت مناسب خودش، آنها را به ملت عزيزمان عرض خواهيم کرد؛ حالا هنوز زود است. ليکن انسان احساس ميکند که در بين آنچه که امروز گفته ميشود، بى‏انصافى‏هائى صورت ميگيرد. اگر کسى براى آينده‏ى کشور، براى حل آنچه که معضلات کشور مي نامند، برنامه‏اى دارد، حرفى دارد، آن حرف را بيان کند. اگر چنانچه ميتواند راه حلى براى مشکلاتى که وجود دارد - حالا مثلاً مشکل گرانى يا تورم - پيدا کند، آن راه حل را بگويند.


    تخريب کردن مسئولين، تخريب کردن دولت، هيچ مصلحت نيست و جزو کارهاى صحيح اسلامى نيست. البته در بعضى از جاهاى ديگر؛ در بعضى از کشورهاى دنيا به نام دمکراسى، به نام آزادى، آبروهائى را از بين ميبرند، اشخاصى را به لجن ميکشند؛ اينها کارهاى اسلامى نيست، اينها کارهاى آنهاست؛ مثل خيلى از کارهاى ديگرشان. آنچه که در زمينه‏ى مسائل اقتصادى يا غير اقتصادى گفته ميشود، در درجه‏ى اول بايد در محافل کارشناسى گفته شود، نه در منبرها و تريبونهاى عمومى. انسان گاهى اوقات مى‏بيند چيزهائى ميگويند که بى‏انصافى ميشود. نبايد اخلاق نکوهيده‏ى بى‏انصافى در جامعه‏ى ما رواج پيدا کند؛ ما نبايد دچار بى‏انصافى بشويم؛ بخصوص نخبگان، بخصوص نخبگان، نگاه کنند، منصفانه حرف بزنند. ما عرض کرده‏ايم که تخريب درست نيست. نه آن کسانى که طرفدار يک شخصى يا يک گروهى هستند، نه آن کسانى که مخالف آن شخص يا آن گروه هستند، مقابله‏ى آنها با يکديگر هيچ لزومى ندارد که به صورت تخريب باشد؛ هيچ لازم نيست؛ منطقى حرف بزنند، انتقادى دارند، انتقاد کنند. خدا را شکر ميکنيم که فضاى کشور ما بر اثر نظام اسلامى، فضاى آزادى است؛ فضاى بازى است؛ مردم فرصت دارند، ميتوانند حرفشان را بزنند، نخبگان هم ميتوانند حرف بزنند. مردم هم استماع ميکنند، ميشنوند و حرفها را با يکديگر مقايسه ميکنند و آنچه که به نظرشان حق است، ميپذيرند و قبول ميکنند.


    من نگرانى‏ام از اين نيست که حرفى زده شود، از کسى انتقاد شود؛ نه. يک نفر انتقاد ميکند، يک نفر هم جواب ميدهد. نگرانى من از رائج شدنِ اخلاق بى‏انصافى در جامعه است. خدمات فراوانى انجام ميگيرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطه‏اى بچسبد، اين درست نيست. البته اين خطاب به همه است. اين را ما به شخص خاصى، به گروه خاصى، به جناح خاصى عرض نميکنيم، اين را به همه عرض ميکنيم. همه مراقب باشند يکديگر را تخريب نکنند. اين فضاى تخريب، فضاى خوبى نيست. مردم هم خوششان نمى‏آيد. من اين را حالا در حضور شما مردم به آن حضرات ميگويم: اگر شما خيال ميکنيد که شما بيائيد بنشينيد و فلان مسئول يا فلان جريان را مذمت کنيد، مردم لذت ميبرند و خوششان مى‏آيد، اشتباه ميکنيد. مردم از فضاى تخريب خوششان نمى‏آيد...»


    خطبه‌هاي نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان/مقام معظم رهبري نسخه چاپي

    سلام آقاي فخري عزيز؛

    مطلبتونو خوندم، خيلي جالب و آموزنده بود؛

    با پست « يك كتاب،صد نكته » به روزم...

    خوشحال ميشم اگه سري به وبلاگم بزنيد ...

    مؤفق باشيد .

    + - 

    به نام خدا



    15شوال (‌24مهر) وفات کريم اهل بيت حضرت عبدالعظيم حسني(ع) تسليت باد


    همنوا با حضرت ولي عصر (عج) به سوگ مي نشينيم و همسو با دسته جات عزادراي دانش آموزان ناحيه يک و دو شهرري در صبح 15 شوال ( چهارشنبه 24مهر) با بيرقهاي سياه ودر قالب دسته جات عزاداري براي عرض تسليت به سوي حرم حضرت عبدالعظيم حسني ره مي پيمائيم تا عهدي دوباره داشته باشيم با نائب امام هادي ( ع ) .



    ديگه حالا هرچي برم قم يا تهران، ياد اين پستتون خواهم افتاد با معناي مخفي اش. ديدين سر کلاس،وقتي استادي درس بدهد و براي همون درس يه مثال ملموس بياره، ديگه محاله اون درس از ذهن دانشجويش پاک بشه!
    مستدام باشيد...
    بازي جالبي است اما!
    فعلا اين گوشت قرباني دست کساني است و ديروز دست کساني بوده است و فردا هم.
    + مصطفي 

    حاج آقا منظورتون پاليزداره ؟ پاليزدار افراطي نيست اون وظيفه خودش رو انجام داد هرچند هر نيتي داشته باشه

    به نظرم يه تكوني به بعضي ها كه اون بالا بالاها با خيال راحت نشستند داد تا حواسشون باشه مردم فقير و مفلس هم صبري دارند

    پاسخ

    سلام. من مصداقي صحبت نکردم، اگر بخواهيم مصداقي بحث کنيم که نمونه خيلي فراوانست.

    سلام

    اول: رانندگي خيلي مهم است!

    دوم: راننده سبيل كلفت و استوانه را هم رديف قرار داربد!

    سلام

    درست است ولي اين مسئله در همه جا مصداق ندارد و نمي توان نبايد با اين نسخه عمل كرد مگر در شرايط خاص خودش كه يكي از مواردش را ذكر كرده اي

    ليكش كرد.

    سلام عليكم مدير عزيز و گرامي و جمعه شما هم مبارك

    وقتي در اين چيه وب خوان مطلب را ديدم پيش از باز كردنش دنبال اصول رانندگي بودم كه فيضش را ببرم .

    ياد تقليد در فروع افتادم كه گفته شده جلوي ما اگر فتوايش درست بود كه فبها و اگرم نادرست اون در تير رس دوربين خداست و جريمه پرداز ما .

    .

    درود

    .

    از رانندگي كه بگذريم!... اين كه بشه اينجور بود؛ اگه نگم ناشدني، بايد بگم خيلي دور از ذهن هست...

    نمي دونم راه كسب درآمدتون همين سايت هست يا نه؟!

    اما مي دونم كه هرجا بشه اين رويه رو داشت، توي كار نميشه...

    .

    شاد و پيروز باشيد

    .